در جستجوي زندگي بي دغدغه روستا
در جستجوي زندگي بي دغدغه روستا
نويسنده: مهسا خدابخش
اينجا روستاست. جايي كه آسمان، زمين، عشق، هوا، سادگي و حقيقت زندگي مال روستايي است.
زندگي در روستا رسم خوشايندي است. كوچه هاي خاكي و در هم گره خورده، خانه هايي از خشت و گل با درهاي چوبي قديمي، انگار كه به زندگي روستا چهره اي شاعرانه بخشيده. دستان پينه بسته پيرمرد روستايي نيز حكايت پيوند كار و تلاش با زندگي روستايي است.
زندگي روستايي آرام و آهسته پيش مي رود. زندگي روستا هنوز هم خالي از سر و صداست و فرسوده شدن از سختي ها و هياهوي زندگي شهرنشيني غايب هميشگي آن. در روستاست كه شادي ها و غم ها تقسيم مي شوند. آدم هاي روستا به هم نزديك ترند و آنجاست كه همسايه از حال همسايه خبر دارد.
آدم هايي كه هميشه در جستجوي زندگي آرام و به دور از ازدحام شهرها هستند، تصويري شاعرانه از روستا در ذهن خود دارند و براي همين است كه خيلي وقت ها مي گويند خوشا به حالت اي روستايي. روستايي خبر از بوق هاي پي?درپي ماشين ها و هياهوي شهرنشيني ندارد.
زندگي شهري اما نقطه مقابل روستاست و گذران زمان در شهر خود قصه اي متفاوت از روستا دارد. زندگي شهري مهارت و فوت و فن خاص خود را طلب مي كند. در شهرها انگار پاياني براي سر و صدا و هياهو نيست. صداي خيابان ها، ماشين ها و آدم ها آنقدر آزاردهنده است كه گاهي به سرت مي زند همه چيز را رها كني و به كنجي دنج پناه ببري، البته اگر بتوان در شهرها جايي اين چنين يافت. زندگي شهري، زندگي آرام و بي دغدغه اي نيست.
آدم ها در شهرها هر روز بي تفاوت از كنار يكديگر مي گذرند. ارتباط ها در شهرها جزيي اند و زود گذر. آدم ها نسبت به هم بي تفاوتند و غرق شدن در شلوغي و هياهوي شهرها مرگ صميميت ها و عاطفه هاست. شهر انگار كه دنياي بيگانه هاست.
امروزي شدن روستاها
هرچند هنوز هستند روستا هايي كه زندگي صنعتي و تاثيرات زندگي شهري آنها را متحول نكرده است، اما زندگي روستايي با تمام زيبايي هايش رو به سوي تحول دارد. اگرچه هنوز ميان شهر و روستا تفاوت هاي بارزي وجود دارد، اما سبك زندگي روستاييان در حال تغيير است و با شتابي روز افزون از گذشته ها فاصله مي گيرد.
حالادر برخي روستاها خيلي از سبك هاي زندگي شهري وارد شده، آنقدر كه براي قديمي ها كمتر چيز آشنايي از گذشته بر جاي مانده است. براي كساني هم كه راه شهر را پيش گرفتند و ساليان دراز دور از روستايشان بوده اند، شايد باور ديدن روستاي كودكي هايشان كمي دشوار باشد.
به اعتقاد دكتر نعمت الله فاضلي، مردم شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبايي ـ كه مطالعات گسترده اي درباره سبك زندگي روستايي و تغيير و تحول در آن انجام داده ـ ويژگي هاي شيوه زندگي روستايي در دوره هاي گذشته اجازه نمي داد تا پديده سبك زندگي به معنايي كه در شهر ديده مي شود به وجود آيد. اما با رشد فرآيند شهرنشيني يا همان شهري شدن در روستا ها نيز سبك زندگي در حال شكل گيري است.
هرچند در گذشته پوشش اهالي روستا با فرهنگ سنتي روستاييان پيوند داشت و با شهرنشينان كاملامتفاوت، اما حالايكي از تغييرات روستاها نسبت به گذشته تغيير در پوشش اهالي روستاست كه چندان تفاوتي با پوشش شهرنشينان ندارد. در خيلي از روستاها، روستاييان ديگر همچون گذشته لباس سنتي تن نمي كنند و حالاپوشش جوان روستايي فرق چنداني با جوان شهري ندارد.
دكتر محمدباقر عليزاده اقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه تبريز مي گويد: «با ورود تلويزيون و رسانه هاي جمعي به روستا ها، زندگي شهرها به روستاها نيز سرايت يافت، به گونه اي كه در موارد بسياري روستاها به دنباله روي از شهرها پرداختند، در نتيجه نوعي يكسان سازي سبك زندگي روستاييان با شهرنشين ها يا همان شهري شدن روستا ايجاد شد.»
اين جامعه شناس مي افزايد: «اكنون بيشتر ابزارهاي مورد استفاده در شهرها در روستاها نيز رايج است. البته تاثيرپذيري روستا از شهر همواره تابع بعد مسافت ميان اين دو بوده است. يعني هرچه روستايي به شهر نزديك تر باشد به همان ميزان نيز نفوذ عناصر و فرهنگ شهر در روستا نيز بيشتر مي شود.»
شكل فعاليت ها نيز در روستاها تغيير اساسي كرده است، هر چند در خيلي روستاها هنوز هم كار روستايي كشاورزي و دامپروري است، اما دختر روستايي كه تا همين چند سال پيش پشت دار قالي مي نشست و با دستان هنرمندش بر تار و پود آن نقش مي زد حالاانگار همچون دختر شهرنشين به دنبال مهارت هاي تازه تري است.
تغيير شكل خانه هاي روستايي
زمانه كه تغيير كرد و همه چيز رو به جلو رفت، شكل خانه هاي روستا نيز تغيير يافت و كم كم با مصالح و مواد ساختماني مدرن ساخته شد. خانه هاي روستايي كه زماني نشان از سنت هاي روستاييان و سبك زندگي آنان داشت، حالاانگار نه شبيه خانه روستايي مانند گذشته هاست و نه كاملاشبيه خانه هاي مدرن شهري.
دكتر نعمت الله فاضلي معتقد است نه تنها شهرنشينان، بلكه حتي نسل هاي امروزي روستا نيز با توجه به تغييراتي كه در روستاها در نتيجه توسعه امكانات و خدمات رفاهي و تغيير شيوه يا سبك زندگي روستايي رخ داده است، كمتر قادر به تفكيك مفهوم خانه روستايي خود از خانه شهري هستند، اگرچه همچنان تفاوت هاي بارزي بين شهر و روستا وجود دارد.
به اعتقاد اين مردم شناس، خانه روستايي مدرن تلفيق و تركيب ناهماهنگ، نامتوازن و ناهمخواني از خانه روستايي سنتي، خانه شهري و چادر و كپر عشايري است. يعني نه خانه شهري، نه چادرعشايري و نه خانه روستايي سنتي است.
به عقيده مردم شناسان اما اين تغييرات تنها در شكل و قيافه خانه ها خلاصه نشده است. چنان كه به اعتقاد دكتر نعمت الله فاضلي، استاد مردم شناسي دانشگاه علامه طباطبايي، با تغيير سبك زندگي و محيط خانه، روابط درون خانه ها و خانواده ها نيز دست نخورده نمانده است. روابط و ارزش هاي بورژوايي بتدريج بر روستا ها غلبه يافته، به گونه اي كه شهري شدن به مثابه نوعي ارزش بر روستا حاكم شده است.
دكتر محمدباقر عليزاده اقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه تبريز مي گويد: «ورود تكنولوژي شهري به جوامع روستايي، تغييرات زيادي در اين جوامع ايجاد كرد. به عنوان مثال زماني كه ابزاري نظير تراكتور وارد زندگي روستايي شد نياز به عريض شدن جاده ها و تغيير شكل درها و بناها همچون اضافه شدن انبار به ساختمان ها و در نتيجه تغيير شكل خانه ها شد.»
اين جامعه شناس مي افزايد: «در گذشته ميان ناحيه اي كه روستا در آنجا قرار داشت و معماري سنتي نوعي رابطه خاص وجود داشت. به عنوان نمونه در مناطق كويري اغلب خانه ها از گل و خاك ساخته مي شد. اما اكنون تا حدودي سبك معماري شهري در خانه سازي و زندگي روستا ها كه در گذشته معماري خاص خود را داشت، نفوذ و آن را متحول كرده است.»
ورود تكنولوژي به روستا
زمان مي گذرد و با پيشرفت علم و پيدايش تكنولوژي، زندگي روستايي نيز رنگ و بوي ديگري مي يابد. سبك زندگي در روستا حالامثل بسياري از جنبه هاي زندگي آدم هاي امروزي تغيير كرده و حالابه چشم روستا، شهر نمادي براي امروزي شدن است.
بسياري از عناصر زندگي شهري در زندگي روستايي راه يافته است. حالاديگر زن روستايي تقريبا از همان ابزاري استفاده مي كند كه زن شهرنشين در خانه اش دارد. حالادر خانه زن روستايي جاي جارو دستي را جارو برقي، جاي پشتي را مبلمان و شايد جاي سفره روي زمين را ميز ناهارخوري البته نه در شكلي كاملامدرن پركرده است. ديگر بوي نان محلي در كوچه پس كوچه هاي روستا به مشام نمي رسد و انگار نان هاي ماشيني، سفره هاي خانه هاي روستايي را رونق مي دهد.در كنار همه اين تغييرات اضافه شدن برق، گاز، تلفن، مدرسه و بيمارستان همگي اجزايي از عناصر زندگي شهري است كه زندگي روستايي را متحول و آن را به زندگي شهري نزديك تر كرد. عناصر زندگي شهري حالادر كنار زندگي روستايي جا خوش كرده و زندگي روستايي حالامخلوطي از گذشته و حال است.هر چند تغييراتي در سبك زندگي روستا ها وارد شده اما روستا، همان روستاست با همان مردماني كه آسمان، زمين، عشق، هوا، سادگي و پاكي حقيقت زندگي شان مال آنهاست.
روزنامه جام جم، شماره 3008 به تاريخ 11/9/89، صفحه 12 (سبك زندگي)
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
معنی " بیرواز "
با عرض سلام و احترام خدمت بازدیدکنندگان محترم
احتراماً به استحضار می رساند مطلبی تحت عنوان " ﻧﺎﻣی ﻫﺆراﻣﯿی ﭘﻪ ي زارؤلﻪ وه ﺷﻪ ﺳﯿﺎ ﮐﺎﻣﺎ " به این آدرس درج : http://0up.ir/do.php?downexf=d-529.pdf و در آن برخی معانی برای کلمه" بیرواز " قید و در پایان نیز عنوان " روستایی در اورامان " به آن اضافه گردیده است ، که تصویر صفحه مطلب فوق الذکر جهت استفاده عزیزان در وب سایت قرار می گیرد.
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستامطالب متنوع درباره روستا
سنگ نگاره های چند هزار ساله که مهجور مانده اند/ “بیرواس” گنجینه اسرار سر به مهر
بازدیدکنندگان محترم وبلاگ به استحضار می رساند در طول یک ماه اخیر اخبار و گزارشاتی در خصوص سنگ نگاره های روستای بیرواس ( بیدرواز ) در سایت های خبری درج گردیده و با توجه به درج تصاویر این سنگ نگاره ها در وبلاگ حاضر در تاریخ 16/02/1391 و نظر به اهمیت موضوع ضمن درج متن اخبار و گزارشات مربوطه ، این موضوع را به فال نیک گرفته و امیدواریم بازدیدکنندگان و اهالی محترم روستای بیرواس ( بیدرواز ) نیز کما فی السابق در راه شناخت منطقه و روستای خویش کمال همکاری را مبذول فرمایند.
لازم به ذکر است این گزارش در آدرس اینترنتی ذیل و در تاریخ 11/04/1392 ساعت 10:52 ق.ظ منتشر شده است.
http://www.mersadnews.ir/?p=34042
گزارش مرصاد از نقاشی های نادیده در شهرستان پاوه/
سنگ نگاره های چند هزار ساله که مهجور مانده اند/ “بیدرواس” گنجینه اسرار سر به مهر
پاوه – مرصادنیوز: سنگ نگاره ها و نقاشی های روی سنگ در واقع رد پایی از تمدن و زندگی است که نیاکان آدمی برای نسل های آینده بشر به جا گذاشته اند.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری مرصاد، گهواره تمدن صفتی برازنده دیار کرمانشاهان است و هر روز سند جدیدی برای این لقب سنگین ار دل گوه ها و بیشه های این سرزمین کهن از عهد باستان به دنیای امرور معرفی می شود.
طاق بستان به عنوان اولین انیمیشن سنگی دنیا، کتیبه پر از مجد و عظمت بیستون، سنگ نوشته های ۴ هزار و ۵۰۰ ساله آنو بانینی و ده ها اثر تاریخی و جهانی دیگر که از کرمانشاه موزه ای طبیعی مملو از گنجینه های بی بدیل به دنیا معرفی کرده است.
خبرنگار پایگاه خبری مرصاد در سفر به بیدرواس یا به قول روستایی های بومی منطقه “بیرواس” با صحنه های جالب توجهی از تاریخ کهن ایران زمین مواجه شد که البته نیاز جدی به بررسی های کارشناسی و حفظ و حراست از آنها احساس می شود.
بیدرواس روستایی در نقطه صفر مرزی از توابع شهر نوسود در شهرستان پاوه است، روستایی که بدون مبالغه یکی از چشم نواز ترین عرصه های بکر طبیعی را به خود اختصاص داده است. بیدر واس در واقع کلکسیونی از جاذبه های گردشگری طبیعی با گونه های متعدد گیاعی و جانوری است.
این طبیعت سرشار از زیبایی به همراه منابع فراوان آب به عنوان مایع حیات، خود تایید کننده سابقه طولانی از زندگی بشر در این منطقه است.
اما سند محکم تری از زندگی و حیات در این منطقه نقاشی های جالب توجه دیواره های سراب بیدرواس است. که اهالی بومی منطقه آن را متعلق به چند هزار سال پیش می دانند. نقاشی هایی که تا کنون تصاویری از آن منتشر نشده و کسی هم راجع به آن سخنی به میان نیاورده است.
یکی از اهالی روستا در گفتگو با خبرنگار مرصاد اظهار داشت: من از کودکی این تصاویر را به همین شکل در ذهن دارم و اکنون هم واضح است که این تصاویر و اشکال با دست بشر بر این دیواره ها کشیده شده اند.
وی گفت: من از پدرم نیز بارها شنیده ام که این تصاویر را از کودکی به خاطر دارد و او نیز از پدرش همین موضوع را نقل می کند.
این بومی منطقه ادامه داد: اهالی روستا به یکدیگر توصیه می کنند که در حفظ و حراست از این تصاویر و نقاشی های قدیمی به خوبی حراست و نگهداری کنند تا این سند حیات چند هزارساله در روستای بیدر واس باقی بماند.
به گزارش مرصاد، به نظر می رسد اعزام یک گروه کارشناس و متخصص در این حوزه برای بررسی دقیق تر این آثار و اقدامات لازم جهت حفظ، حراست و معرفی آن برای توسعه صنعت گردشگری شهرستان و استان ضروری باشد.
گفتنی است عدم وضوح تصاویر به دلیل ثبت آنها با دوربین غیر حرفه ای است.
برچسب: بیدرواس, سنگ نگاره, مرصاد, نقاشی, پاوه, کرمانشاه
آدرس: http://www.mersadnews.ir/?p=34042
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
مردم نگاری روستای بیدرواز ( بیرواس )
مردم نگاری روستای بیدرواز ( بیرواس ) : پایان نامه کارشناسی پژوهشگری علوم اجتماعی ، دانشگاه پیام نور پاوه ،گروه علوم اجتماعی ، استاد راهنما: رحمت میرزایی، نگارنده : ............................ ، بهار 1391
این تحقیق به عنوان پایان نامه کارشناسی پژوهشگری ..................................... و با راهنمایی جناب آقای رحمت میرزایی در بهار 1391 تهیه گردیده و طی سه بخش به بررسی مردم نگاری روستای بیدرواز ( بیرواس ) پرداخته است و حاوی اطلاعات مفیدی در ارتباط با روستای بیدرواز ( بیرواس ) می باشد . در این قسمت بصورت مختصر فهرست موضوعات مطرح شده جهت اطلاع بازدیدکنندگان محترم درج می گردد.
بخش اول : معرفی کلی منطقه تحقیق و ساکنان آن
بخش دوم : عناصر تشکیل دهنده فرهنگ مادی بیدرواز
بخش سوم : عناصر تشکیل دهنده فرهنگ غیر مادی ( معنوی ) بیدرواز
اهم مطالب مندرج در این پایان نامه به شرح ذیل می باشد:
خصوصیات نژادی و تاریخی قوم کرد و پراکندگی جغرافیایی آن
مشخصات کلی استان کرمانشاه
منطقه اورامان ( اورامانات )
شهرستان پاوه و اورامانات
روستای بیدرواز
آبهای سطحی
سابقه تاریخی بیدرواز
وجه تسمیه روستای بیدرواز
دین
زبان کردی
جاذبه های طبیعی و آثار تاریخی
نیروی انسانی
بهداشت و نظافت
سواد و آموزش
داد و ستد
راههای ارتباطی خوارک و تغذیه
پوشاک و البسه
مسکن
کشاورزی ، دامداری ، صنایع دستی
آئین ها ، ضرب المثل ها ، گاه شمارها ، طب سنتی و بازیها
و ...
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
مختصری درباره شرام
شرام نام کوه و ارتفاعی است که به لحاظ موقعیتی در بین سه روستای بیدرواز ( بیرواس ) ، کیمنه و هانیگرمله واقع گردیده و قسمتی از آن هم در آن طرف مرز و در خاک کشور عراق قرار دارد. لازم به ذکر است که خط الرأس کوه شرام به عنوان مرز رسمی بین دو کشو ایران و عراق میباشد. آنچنان که برخی روستاییان معتقدند ریشه و وجه تسمیه "شرام" از واژه "شهرام" ( شارام ) بودهاست. شهرام ( شارام ) یکی از مردمان منطقه بوده که در گذشته و هنگام حمله دولت عثمانی به منطقه در برابر آنها مقاومت نموده و به دلیل نام شهرام ( شارام ) کم کم محل مقاومت و پایگاه اصلی شهرام ( شارام ) در آن زمان، با مرور زمان به شرام تغییر نام یافته است.
قابل توجه بازدید کنندگان محترم همچنان که ذکر گردید وجه تسمیه فوق تنها نظر برخی از روستائیان بوده و نویسنده وبلاگ صحت و سقم آن را تأیید نمی نماید.
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
ارزیابی نقش مشارکت در طرحهای توسعه مناطق روستایی (بررسی موردی: طرحهای تجمیع مناطق روستایی)
در آبان ماه سال جاری مقاله ای علمی پژوهشی با عنوان : ارزیابی نقش مشارکت در طرحهای توسعه مناطق روستایی (بررسی موردی: طرحهای تجمیع مناطق روستایی) در مجله توسعه روستایی دانشگاه تهران ( صص 1 الی 18 ) چاپ گردیده ، که حاوی اطلاعات مفیدی درخصوص وضعیت مشارکت در میان اهالی روستاهای بیدرواز ، هانی گرمله و کیمنه می باشد. در ذیل برای اطلاع بازدیدکنندگان محترم ضمن درج چکیده مقاله مذکور ، آدرس الکترونیکی مجله برای مراجعه و مطالعه علاقمندان قید می گردد. لازم به ذکر است این مقاله توسط آقایان دکتر مهدی طالب ، دکتر حسین میرزایی و عفوات نادری تهیه گردیده است.
بحث مشارکت در دهههای اخیر در ارتباط با مسائلی مانند دموکراسی، توسعه و غیره، اهمیت بسیاری یافته است. مشارکت و توسعه روستایی، به عنوان دو عنصر مرتبط و مکمل همدیگر مطرح گردیده و افزایش میزان مشارکت در میان روستاییان، نشانه و وسیلهای برای توسعه روستایی در نظر گرفته شده است. مسأله و هدف اساسی پژوهش حاضر، ارزیابی نقش مشارکت مردم در طرحهای توسعه مناطق روستایی با تأکید بر طرح تجمیع شهرک شرام (استان کرمانشاه، شهرستان پاوه، بخش نوسود{روستاهای بیدرواز ، کیمنه و هانی گرمله }) است تا با شناخت چنین مواردی، بتوان از آن برای سیاستگذاریها و برنامهریزیهای آتی برای مناطق روستایی بهره گرفت. در پژوهش حاضر، با توجه به راهبرد مشارکت در توسعه روستایی و نظریههای مربوط به توسعه روستایی مشارکتی، تبیین و ارزیابی نقش مشارکت مردم در طرحهای تجمیع مناطق روستایی، مورد توجه بوده و در ادبیات و پیشینه پژوهش، تعدادی از مهمترین منابع درباره مشارکت مردم در طرحهای توسعه مناطق روستایی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و تا حدودی توصیفی بوده و تکنیک مورد استفاده مصاحبه سازماننیافته و در بعضی موارد خاص، مشاهده و بررسی اسناد و مدارک موجود بوده است. در قسمت یافتههای پژوهش مشخص گردیده است که مشارکت به معنای همکاری روستاییان در طرحهای تهیه شده توسط دیگران نیست، بلکه مشارکت سطوح مختلفی دارد و مشارکت مطلوب، زمانی پدید میآید که روستاییان بتوانند در سطوح ذهنی، عینی، تصمیمگیری و اجرایی، دخالت داشته باشند. علاوه بر این، برنامهریزی مناسب و استفاده از تواناییهای روستاییان، میتواند بستر مناسبی برای موفقیت طرحهای تجمیع فراهم کند. در ادامه ضمن تأیید استفاده از نظریههای مشارکت و بهکارگیری نگرشی جامع و کلنگر برای تبیین نقش مشارکت مردم در طرح شهرک و طرحهای مشابه با آن، توجه به راهبرد مشارکت در توسعه روستایی، و نظریههای مربوط به توسعه روستایی مشارکتی، اجتنابناپذیر است.
منبع : مجله علمی پژوهشی توسعه روستایی دانشگاه تهران ، دوره چهارم ، شماره اول ، بهار و تابستان 1391 ، صص 1- 18
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
پایان نامه ای که حاوی مطالبی درباره روستای بیدرواز ( بیرواس ) ، کیمنه و هانی گرمله می باشد.
جهت استحضار و اطلاع دوستان چکیده پایان نامه دیگری تحت عنوان : ارزيابي عوامل مؤثر در ناكامي طرحهاي تجميع مناطق روستايي (مطالعه موردي :شهرستان پاوه ) که در مورد روستاهای بیدرواز ( بیرواس ) ، کیمنه و هانی گرمله حاوی اطلاعات مفیدی است ارائه می گردد و در پایان نیز مشخصات پایان نامه بصورت جزیی درج گردیده است.
چکیده:
برنامهریزی توسعهروستایی بعنوان یکی از سازوکارهای رسیدن به توسعه مستلزم شناخت دقیق مقتضیات و نیازهای جوامع روستایی، متناسب با شرایط مختلف می باشد. طرحهای ادغام و تجمیع روستاها به عنوان یکی از سیاستهای مهم در مورد بازسازی روستاهای مناطق جنگزده و برنامهریزی توسعه مناطق روستایی مطرح گردیدهاست. در دوران بازسازی مناطق جنگزده یک طرح ساماندهی با عنوان شهرک شرام، برای تجمیع روستاهای هانیگرمله، بیدرواز و کیمنه(استان کرمانشاه، شهرستان پاوه، بخش نوسود، دهستان شرام) تهیه گردید، که علیرغم برنامهریزیها و کارهای زیر بنایی انجام شده برای این شهرک، حداقل استقبالی از آن به عمل نیامد و روستاییان ماندن در غربت یا رفتن به روستاهای اصلی و بازسازی نشده خود را بر سکونت در محل تعیین شده برای شهرک مذکور ترجیح دادند. مسأله اساسی تحقیق حاضر، ارزیابی علل اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، و کالبدی- فیزیکی ناکامی طرحهای تجمیع روستایی با تأکید بر طرح تجمیع شهرک شرام میباشد، و کلیترین هدفی که برای تحقیق حاضر میتوان بیان نمود، مطالعه وضعیت تصمیمگیری، تهیه و اجرای طرحهای تجمیع روستایی میباشد که میتواند در زمینه توسعه یافتگی مناطق روستایی راهگشا باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن عوامل و متغییرهای بیشتری در زمینههای فضایی-کالبدی، اقتصادی و اجتماعی[با تأکید بیشتر]چهارچوب نظری وسیعی در نظر گرفته شدهاست، و با توجه به رویکردهای کالبدی – فضایی، اقتصادی و اجتماعی، راهبرد مشارکت در توسعه روستایی، نظریههای مربوط به توسعه روستایی مشارکتی و دیدگاههای نظریه پردازان مختلف در رابطه با مسائل ادغام وتجمیع در پی تبیین ارزیابی دلایل شکست پروژههای تجمیع مناطق روستایی، برآمدهایم. در ادبیات و پیشینه تحقیق تعدادی از مهمترین منابع عمومی و تخصصی، و همچنین تجارب کشورهای مختلف در مورد اسکان مجدد و ادغام و تجمیع را مورد بررسی قراردادهایم. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و تا حدودی توصیفی بوده و با توجه به اینکه روش شناسی بکارگرفتهشده تفسیری میباشد و در این نوع روش شناسی به تناسب کیفی بودن روش های آن، بیشتر از تکنیکهایی مانند مصاحبههای ژرف، مشاهده و ... استفاده می شود، بنابراین تکنیک مورد استفاده مصاحبۀ سازمان نیافته و در بعضی موارد خاص مشاهده و بررسی اسناد و مدارک موجود بودهاست. در جهت آشنایی با وضعیت و شرایط کلی منطقه مورد مطالعه در این تحقیق سعی شدهاست که صفحاتی چند به توصیف ویژگیهای کلی منطقه(در زمینههای مختلف)اختصاص یابد، و در ادامه در مورد سکونتگاههای روستایی، وضعیت جنگ و بازسازی، و طرح شهرک شرام نیز مواردی بیان گردد. در تحقیق حاضر جمعاً 39 مصاحبه با مخالفین، موافقین و مسئولین و دستاندرکاران مستقیم یا غیرمستقیم طرح شهرک شرام صورت گرفتهاست. جمع آوری و تحلیل دادهها به صورت همزمان انجام شده، و مصاحبهها به روش تحلیل مقایسهای مداوم و مطابق با روش استرواس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و در این راه از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شدهاست. در قسمت یافتههای تحقیق با توجه به انتخاب دیدگاه جامع و کل نگرانه به عنوان یکی از پایههای اصلی در تحقیق حاضر سعی شدهاست تمامی جنبههای طرح شهرک شرام مورد بحث و بررسی قرارگیرد. بعد از شناسایی علل و عوامل مختلف عدم مشارکت مردم و ناکامی طرح شهرک، آنچنان که در تحقیق حاضر مشخص گردیدهاست مشارکت به معنای همکاری روستاییان در طرحها و پروژههای تهیه شده توسط دیگران نیست، بلکه مشارکت سطوح مختلفی داشته و مشارکت مطلوب زمانی صورت میگیرد که روستاییان بتوانند در سطوح ذهنی، عینی،تصمیمگیری و اجرایی دخالت داشتهباشند. از سوی دیگر برنامهریزی مناسب و استفاده از تواناییهای روستاییان میتواند بستر مناسبی برای موفقیت طرحهای تجمیع فراهمنماید. بر این اساس باید برای رسیدن به تفاهم و نقطهنظرات مشترک بین طرفین طرحها، روابط مثبت و سازندهای بین برنامهریزان و روستاییان ایجاد شود، که از جمله میتوان به تقویت اعتماد و ایجاد زمینههای عینی و ذهنی آن از سوی دو طرف اشاره نمود. در ادامه ضمن اذعان به تأیید استفاده از نظریات مشارکت و بکارگیری نگرشی جامع و سیستمی برای تبیین عوامل مؤثر در ناکامی طرح شهرک و طرحهای مشابه با آن، و با عنایت به اینکه برنامهریزی اغلب طرحهای تجمیع با در نظر گرفتن رویکرد کالبدی- فضایی انجام گرفته[این مورد نیز کم و بیش در تحقیق حاضر نمایاناست]؛ توجه به رویکردهای کالبدی – فضایی، اقتصادی و اجتماعی، راهبرد مشارکت در توسعه روستایی، و نظریه های مربوط به توسعه روستایی مشارکتی غیر قابل اجتناب مینماید. چرا که با توجه به دلایل و عوامل مختلف عدم مشارکت روستاییان و ناکامی طرح شهرک شرام عملاً لزوم بکارگیری رویکردی جامع در برنامهریزی اینگونه طرحها ضروری خواهدبود. در پایان نیز ضمن برشمردن مشکلات و محدودیتهای تحقیق حاضر، پیشنهاداتی در رابطه با وضعیت چنین طرحهایی ارائه گردیدهاست.
جزئيات پايان نامه رکورد شماره ی 198143 |
|||||||||||||||||||||||||||||
|
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
درباره کلمه " بیرواس " !
مطلب ذیل جهت اطلاع بازدید کنندگان محترم در وبلاگ درج گردیده است .
به گفته ی مورخان ( بیر ، بیرواس ) در زمان ( لولویی ها ) جزء سرزمین ( زاموا ، کردستان عراق کنونی و سلیمانیه و حلبچه و خورمال و...) و در زمان اسکندر مقدونی آبادان و مرکز فرمانروایی بوده است.
فصلنامه فرهنگی/ ادبی/ اجتماعی زریبار/ سال ۱۱/ شماره ی ۶۴/ تابستان ۸۶
به نقل از وبلاگ زیر :
http://hamzehberwasi.blogfa.com
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
درباره روند جابجایی و سکونت روستاهای هانی گرمله ، کیمنه و بیدرواز در پایان نامه جناب آقای صباح مردای
روند جابجایی و ادغام روستاها و پیامدهای آن(مورد: شهرستان پاوه):
این تحقیق در سال 1376 برای دریافت درجه کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی دانشکده علوم – زمین، دانشگاه شهید بهشتی توسط جناب آقای صباح مرادی انجام شده است و به تحقیق و بررسی طرح جابجایی و ادغام روستاها در شهرستان پاوه که علت اصلی آن جنگ تحمیلی و پیامدهای آن بوده، میپردازد. در این تحقیق در کنار سایر روستاهای شهرستان ، در مورد وضعیت روستاهای هانی گرمله ، کیمنه و بیدرواز ( بیرواس ) و روند جابجایی و سکونت آنها در سطح شهرستان پاوه و شهرستانهای مجاور ، بررسیهایی بعمل آمده و مطالعه آن جهت علاقمندان خالی از لطف نمی باشد. در این مجال ضمن کسب اجازه از محقق محترم ، سعی شده خلاصه ای از آن جهت اطلاع بازدیدکنندگان محترم ارائه گردد.
«هدف کلی این تحقیق، ارائه سیمایی کلی و در عین حال واقعی از جابجایی و پیامدهای روستاها در منطقه مورد مطالعه[شهرستان پاوه]میباشد». (مرادی، 1376: 8)بنابراین بررسی پیامدهای مختلف طرحهای ادغام و جابجایی مسأله محوری این تحقیق بوده و بر این اساس 3 فرضیه اساسی پیرامون مد نظر قرار دادن مسأله اشتغال و شیوه معیشت، تمایل و مشارکت مردم و الگوی ساخت مسکن در ادغام روستاها، مطرح شده است.
در این تحقیق از روشهای اسنادی و میدانی با استفاده از تکنیک پرسشنامه(با سوالات باز و بسته)و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 43 روستای تخریب شده در جریان جنگ تحمیلی بوده و از روش نمونه گیری اتفاقی سیستماتیک برای جمعآوری دادهها استفاده شده است .
نگارنده بعد از ذکر برخی از پیامدهای مثبت(ارائه خدمات و امکانات مختلف به روستائیان و ...)و پیامدهای منفی(کم رنگ شدن آداب و رسوم و معاشرت بین روستائیان و ...)طرحهای ادغام و جابجایی روستاها، به ارزیابی نظرات روستائیان در مورد پیامدهای مثبت و منفی طرحهای ادغام و تجمیع انجام شده در سطح شهرستان پاوه پرداخته است. یافتههای تحقیق حاضر حاکی از این بوده است که«بطور مشترک روستائیان ساکن در نقاط جدید بیش از 55 درصد از وضع کنونی روستاها ناخشنود و نزدیک 70 درصد قصد ماندن در محل جدید را برای همیشه ندارند. و در مقابل این سوال که آیا تمایلی نسبت به بازگشت به روستاهای قبلی دارند، بیش از 92 درصد روستائیان بطور مشترک پاسخ مثبت دادهاند». (مرادی، 1376: 15)به این ترتیب نگارنده جواب مثبت قریب به اتفاق روستاییان به سوال اخیر را دلیل بر عدم موفقیت ادغام و جابجایی روستاها دانسته است. در پایان کار نیز نگارنده با اشاره به مسائل اشتغال، الگوی ساخت مساکن جدید و عدم انجام مطالعات بنیادی در زمینه ادغام و تجمیع روستاها نه تنها منطبق نبودن این طرحها را بر الگوی زندگی روستاییان مطرح ساخته، بلکه به طور مستقیم نیز به عدم موفقیت این طرحها اشاره نموده است. «روستاییانی را که سالهای متمادی و طولانی، در روستاهای خویش زندگی کرده، و با ویژگیهای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن چنان سازگاری یافته، که آنرا جزئی از وجود و هویت خویش دانسته، به یکباره عامل جنگ سبب دل کندن از روستا و هر آنچه در اوست میشود. و پس از آوارگی و گذشت چند سال، سر انجام در نقاط جدیدی اسکان مییابند»(مرادی، 1376: 200)و مطمئناً در چنین وضعیتی و اسکان انجام شده بعد از آن با پیامدهای فراوان منفی و مثبت همراه است.
در نهایت نگارنده مهمترین پیامدهای حاصل از جابجا شدن و ادغام روستاها را به شرح زیر بیان داشتهاست:
«الف – تغییر در اشتغال و درآمد روستاییان: از دست دادن شغل قبلی، عدم بهبود وضع درآمد(کاهش یافتن در آمد)
ب – تغییر در سکونتگاهها و مسکن روستاییان:1- مثبت: استفاده از مصالح محکم و با دوام، برخورداری مساکن از خدمات رفاهی و سرویس بهداشتی 2- منفی: زیربنای کم، عدم امکان ذخیره علوفه و نگهداری دام، عدم فاضلاب بهداشتی، عدم آسفالت کوچهها و معابر و ...
ج – تغییر در اوضاع اجتماعی – فرهنگی روستاییان: وقوع تغییرات در مناسبات اجتماعی و فرهنگ، سست شدن ارتباط و پیوند بین روستاییان، محدودیت فضا، ارتقاء و رشد فرهنگی، آموزشی و ...، کاهش منازعات روستاییان، از بین رفتن آداب و رسوم، بروز درگیریها، ازدیاد مزاحمتها و درگیریها.
د – برخورداری روستاییان از امکانات و خدمات رفاهی و ...: خدمات رفاهی، امکانات آموزشی، امکانات فرهنگی، امکانات ارتباطی و اجتماعی»(مرادی، 1376: 200 – 218)
مردای، صباح(1376)، روند جابجایی و ادغام روستاها و پیامدهای آن(مورد: شهرستان پاوه)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا
درباره بیرواس از کتاب تاریخ هورامان
در کتاب تاریخ هورامان ( بر اساس گزارش تاریخ هورامان ملا عبدا... هورامی متخلص به شیدا ) باب چهارم تحت عنوان : تعلیقات ( صص 900 و 901 ) به نقل از یادداشت آقای عبدا... دولتیاری درباره روستای بیرواس مطالبی درج گردیده که عیناً آن مطالب برای اطلاع ارائه می گردد. لازم به ذکر است این مطالب نظر نویسنده وبلاگ نمی باشد.
« بیدرواس : از روستاهای هورامان لهون است . در کردی «بیده رواس » تلفظ می شود. ( هه ورامان ، ئه یوب روسته م : 352 ) وجه تسمیه آن به معنی « از هر چهار طرف آزاد است » ، از طرف شمال به روستای دزلی مریوان ، از طرف غرب به روستای هانی گرمله ، از طرف جنوب به روستای « هانه ی دِن » و « سه رگه ت » کردستان عراق و از طرف شرق به روستای « کیمنه »قرار گرفته است. ( به احتمال زیاد بین جهات غرب و جنوب اشتباهی رخ داده است .) این روستا قبل از انقلاب ایران 140 خانوار داشته است ( 560 نفر ) و اکنون 260 خانوار ( 1200 نفر ) است که در هنگام جنگ ایران و عراق به شهرهای پاوه ، مریوان مهاجرت نموده اند و اکنون در شهر پاوه و روستای چورژی ساکن هستند . شغل اکثر مردم باغبانی و دامپروری است و اکنون هیچ کسی در فصل زمستان به علت ویرانی خانه ها در روستا سکونت ندارد . فقط در بهار و تابستان برای آبیاری و برداشت میوه به آنجا می روند . مهمترین کوههای آن « شرام » است که بین عراق و ایران قرار گرفته است و اسم این کوه در اصل « شهرام » بوده است . مناطق دیدنی آن « قلعه کمر گِردَل » و غاری در پایین این قلعه است و روبروی غار آرامگاه یکی از اصحاب پیامبر اکرم ( ص ) است که در این محل شهید شده اس. بیدرواس در اصل سه برادر بوده اند : 1- لطیف ولیاد 2- خالوولیاد 3- حَه ملَه ولیاد که خانواده :دولتیاری ، محمدی ، رضایی و ظهرابی اکنون از آنها به جای مانده واز نسل آنها هستند. روستای بیدرواز در زمان قدیم 3 آسیاب آبی داشته است به اسامی : 1- حق نَدَر ( تنگانه ) 2- سرتنور 3- آسیاب دربند قلعه ی مشهور به « گاورا » ( به معنی بی دینها ) در بالای روستا قرارگرفته است و همچنین آرامگاهی به اسم « محمودسروالا » در بین ایران و عراق درپشت بیدرواز قرار گرفته است.
قابل ذکر است که در زمان رضا شاه سرهنگی به آنجا رفته و وضعیت مردم را از ریش سفیدان درخواست کرده است و از احوال آنه جویا شده است ، یکی از ریش سفیدان به نام استاد « محمود دولتیاری » .......مرغی را زنده پرکنده است و آن مرغ را در مقابل او قرارداده است و گفته است که وضعیت مردم اینجا ، اینطور است . یعنی اینقدر وضع مردم بداست و گویا سرهنگ به خاطر ذکاوتش استاد محمود را تشویق نموده است . و از عالمان برجسته و مشهور این روستا مرحوم « ملا عابد دولتیاری » که در محضر استادان بزرگواری همچون « ملا مجید دولت آبادی » و « شیخ جمیل کرکوکی » و همچنین استاد بزرگوار مرحوم « ماموستا ملا باقر بالک » تلمّذ نموده است و در زمان خود امام جمعه و جماعت روستای هانی گرمله و « احمد آباد » عراق بوده است.
و قابل ذکر است که امرار معاش در آن زمان « خیاطی » و « گلیم بافی » و « موج بافی » و « نمد بافی » علاوه بر کارهای دامپروری و باغداری بوده است . ( یادداشت عبدا... دولتیاری از اهالی روستای بیدرواس ، مقیم پاوه ). »
سلطانی هورامی ، مظفر بهمن ( 1386 ) تاریخ هورامان ( بر اساس گزارش تاریخ هورامان ملا عبدا... هورامی متخلص به شیدا )، مقدمه ، تصحیح و تعلیقات : دکتر نادر کریمیان سردشتی ، تهران ، نشر احسان ، چاپ اول .
موضوعات مرتبط: موضوعات مرتبط با روستا